امام صادق(ع):
«حضرت درباره شب قدر فرمود:‌شب فاطمه است و قدر خداوند است
پس هر کس حق شناخت فاطمه را به جا آورد ، ‌شب قدر را درک کرده است

 

 

 

 

 


انیس قلب خود تنها خدا کن / خدا را در دل شبها صدا کن
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی / به حال این رفیقت هم دعا کن . . .

 

 

 

 

 

 


خدایا
شب قدر است و قدر شب قدر تو میدانی
به قدر من ننگر، قدر خویش اعطا کن . . .
آمین

 

 

 

 

 

ای قدْر بیا دل مرا گلشن کن / سرشار ز یاس و مریم و آوْشَن کن
در ظلمت شب روح و مَلَک چون بینم؟ / ای قدر بیا شب مرا روشن کن . . .
التماس دعا

 

 

 

 

 

 

 

ای خدا ای فاتح هر مشکلم / وی همه آرامش جان و دلم
بشنو از دل راز یک بی آبرو / ده مجال گفتگویم ، گفتگو
در شب احیا به تو رو کرده ‏ام / خویش را با توبه همسو کرده ‏ام . . .

 

 

 

 

این من و حجم شب و دستان خالی و خدا
آسمانی تیره و اشک و سکوت و انزوا
ناله های جانگدازو گریه و امن یجیب
قبله و قلب و جوارج جملگی غرق دعا
التماس دعا

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پیامبر اکرم(ص):
«‌هرکس شب قدر را با ‌ایمان و محاسبه بیدار ماند
تمام گناهان گذشته و آینده­اش بخشیده می­شود»

 

 

 

 

هر که گیرد آینه در پیش رو / کرده‏ های خویش بیند مو به مو
خویش را بیند که خود با خود چه کرد / تا بداند سخت باید توبه کرد . . .
التماس دعا

 

 

 

 

 

يا رب ز تو امروز عطا مي طلبم
هشياري و بخشش خطا مي طلبم
مقبولي روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا مي طلبم

 

 

شب قدر، فصل نزول انوار رحماني بر بوستان جانهاي روحاني است.

 

 


شب قدر، آبستن سپيده فلاح و رستگاري انسانهاي دل سپرده به مهر مهربانترين مهربانان است.

 

 

 

شب قدر، شب حضور روح و ملايك در محضر امام زمان (عج) است.

 

 

 

شب قدر، شبي است كه در عرصه آن انسان، ره صد ساله را يك شبه طي مي كند.

 

 

 

شب قدر، حاوي نهر نوري است كه در زلال پر بركت آن جان مؤمنان از گناه تطهير مي شود.

 

 

 

شب قدر، طلايه دار فلاح و رستگاري عارفان عاشق و عاشقان بيدل در بين شبهاي سال است.

 

 

 

شب قدر، آواي ايمان را در گوش جان مؤمنان به غيب نجوا مي كند.

 

 

 

شب قدر، شب شناخت قدر خويش است!

 

 

 

شب قدر شبي است که بايد شکواييه هجران را درنورديد

و به اميد وصل و ديدار، بيدار نشست و از جام طهور

«سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.

 

 

 

شبي که بايد در عاشقي ثابت‌قدم بود. در طلب کوشيد

و بيدار ماند و ديدار جست و احيا گرفت

و به نيايش پرداخت و کار خير کرد

و صالحات به جا آورد و به نيازمندان رسيد و دانايي طلبيد و به دانش‌آموزي پرداخت.

 

 

 

شب قدر، شبي که بايد به ياد روي محبوب عزيز،

آن يار پنهان رخسار، با دردمندي‌هاي عاشقانه

ناليد و ديدار او را از خداي طلبيد.

 

 

 

شب قدر، شبي که شياطين در بند اسارتند و آدميان ايمن از آنها.

 

 

 

شبي که در آن خطاب مي‌آيد: کجايند جوانمردان

شب‌خيز که در آرزوي ديدار، بي‌خواب و بي‌آرام بوده‌اند

و در راه عشق شربت بلا نوشيده‌اند،

تا خستگي ايشان را مرهم گذاريم و اندر اين شب قدر

ايشان را با قدر و منزلت گردانيم؛

که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.

 

 

 

شبي است که «ليلة البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي
آن شب قدر که اين تازه براتم دادند

 

 

 

شب قدر، فصل نزول آيات رحماني بر بوستان جان‌هاي روحاني است.

 

 

 

شب قدر، گاه رويش جوانه‌هاي الغوث الغوث بر عرصه لب‌هاي تائب است.

 

 

 

شب قدر، بهترين منزلگاه نيايش‌گران سرسپرده به مهر حق است.

 

 


شب قدر، فاصله مُلک و ملکوت را به حداقل ممکن مي‌رساند.

 

 

 

شب قدر، گشاينده پنجره کشف و شهود بر منظر روح عارفان است.

 

 

 

شب قدر، لاله‌اي شکفته در کوير شب‌هاي عادي سال است.

 



تاريخ : یک شنبه 7 مهر 1392برچسب:, | 15:34 | نویسنده : بنیامین شهسواری |

صفحه قبل 1 صفحه بعد